برایت از احساسم مینویسم، بخوان!
برایت از عشق میگویم ،همیشه با من بمان!
من که برایت مانده ام ، تو نیز همیشه برایم بمان!
من که خیلی بی وفایی دیده ام ، تو دیگر بی وفا نباش!
حس کن مرا ، ببین که چه احساس عاشقانه ای به تو دارم!
من که جز تو کسی را ندارم ، من که جز تو کسی را دوست ندارم!
تو را از جنس خودم میدانم ، بدان که همیشه با تو وفادار میمانم!
ارزش تو را بالاتر از عشق میدانم ، من که همیشه از دلتنگی تو گریانم!
برایت از احساسم مینویسم ، با احساستر از همیشه بخوان!
برایت از عشق سخن میگویم ، عاشقانه تر از گذشته گوش کن!
ببین حال مرا ، این قلب مجنون مرا ، ببین که من در روزهای تنهایی اینگونه نبودم ،
آنگاه که تو را دیدم بیمار شدم ، از درد عشق شکسته شدم !
حالا دوای این دردهایم تویی ، همدم و همزبان دل تنهایم تویی!
بگو از عشق برایم ، میخواهم بشنوم صدای مهربانت را ،
بگو از عشق برایم ، میخواهم آرام کنی دل پر از گناهم را....
این همان نواست ، این همان صدای آشناست.....
همان صدایی که با آن به اوج عشق میرسم!
|